سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام

بارش های تگرگ امروز 18آبان ماه 98 

من خودم برای اولین بار هست تگرگ اینحوری مبینم کلا شهرمون خیلی خیلی کم تگرگ اومده ولی خداروشکر به خیر شد زمانش زیاد نبود خدارشکر

اینم عکس و فیلم

بارش تگرگ

بارش تگرگ


تگرگ


اینم فیلمش ببخشید اونجوری کار نمیکرد مجبور شدم لینکشو گذاشتم خودتون دانلود کنید

 

http://uupload.ir/view/z4gj_vid-20191109-wa0177.mp4/

 






تاریخ : یکشنبه 98/8/19 | 5:0 صبح | نویسنده : دخت چاهو | نظرات ()

چنان قحطِ ماهی به قشم و سَلَخ/


همان قحط سالِ دمشق و ملخ/1


شنیدم که گفتا پسر با پدر/


پدرجان برایم تو ماهی بخر/


ولیکن پدر تاب و قدرت نداشت/


به میل پسر تخم حسرت بکاشت/


دلیلش عیان شد پس از جستجو/


پس از جستجویی بلند و نکو/


شنیدم که کَمّات و صیادِشب/


سُکان را گرفته به شهرِ خَصَب/


عرب می خرد ماهیان با دلار/


تومن سُخرِه و ساقط از اعتبار/


ز شیخی شنیدم به یک انجمن/


نمانده مُروّت دگر در وطن/


فقیران گرسنه دریغ از هوور/


خصب پر شده از هوور و کپور/


همان بحر و آب و همان روزی است/


مهم در جهان حسِّ دلسوزی است/


تحاریمِ دنیا ندارد اثر/


اگر رحم آرد بشر بر بشر/


«مَلوک و سِکَلّا» اگر شد گران/


چه ربطش به تحریم و جنگِ خران؟!/


من از قول پیران به یک انجمن/


شنیدم؛ نگفتم گزافه سخن/


نگویم تو ماهی به خارج نبر/


ببر ، سهم مردم و لیکن مبر/


اگر صد مقوا بشد صید تو/


دو صد مَن سِکلّا بشد صید تو/


کمی سهم بومی نشینان بده/


به انصاف و عدل و به ایمان بده/


مضاعف به خارج به درهم فروش/


لباس رضایِ ضعیفان بپوش/


نمانَد به کس مال و درهم بدان/


به نیکی بکن نام خود جاودان/


خدا خود گواه است و دانای راز/


منی که نوشتم همین قصه باز/


سه ماهست ماهی نخوردم از آن/


در این قحط سالی ندارم توان/


«رشاد عقیلی»


تابستان 1397

1بیتی از سعدی از شعر قحط سال دمشق و خوردن ملخ....

در پایان:

«من از بینوایی نِیَم رنگ زرد»

«غم بینوایان رُخَم زرد کرد»


ترجمه بعضی کلمات از محلی به فارسی:


سلخ:روستایی در قشم

کمات:کسی که صیادان ماهی های خود را به آن ها میفروشند

سکان را گرفته به خصب:حرکت میکند به شهر خصب.شهری در عمان

هوور _کپور_ملوک _سکلا:نوعی ماهی که مردم بخاطر اینکه خارج آن را گرانتر میخرد به آنجا میفرستند






تاریخ : دوشنبه 98/7/1 | 8:28 صبح | نویسنده : دخت چاهو | نظرات ()

وای از آن روزی که ما،

"دل"رابه "دنیا"باختیم

خانه مان را روی "تارعنکبوتی"ساختیم

یادمان رفت آن زمانی را که "آدم"بوده ایم چهره خودرا درون آیینه نشناختیم

وای از آن روزی که "خودخواهی" گریبانگیر شد 

بی محابا ،سوی تخریب "شرافت"تاختیم 

حرمت"انسان" شکستیم و بدون دلهره 

پیکر بی جان اورا ،زیر پاانداختیم گور خود را با دو دست خویش،کندیم و بر آن نوحه خواندیم و به ترحیم و عزا پرداختیم 

دیر فهمیدیم با "خود "ماچه کردیم و چه شد

ما"شرافت""آدمیت" ما "خدا"را باختیم






تاریخ : شنبه 98/6/30 | 7:50 صبح | نویسنده : دخت چاهو | نظرات ()

باز "جمعه" از راه رسید و باز فرصتی دیگر براے?سب ثواب با فرستادن صلوات برپیامبر گرامیمان,,,,

     حضرت "مُحَمَّد"صلی الله علیه وال وسلم



      اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ، 

            وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، 

                 کَمَا صَلَّیتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ،

                      وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِیمَ، 

                             إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ، 

       

     اللَّهُمَّ بَارِکْ عَلَى مُحَمَّدٍ

             وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، 

                  کَمَا بَارَکْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ 

                       وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِیمَ، 

                             إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِید .....

 

**************

**************

**************

 

اللَّهُمَّ ألِّفْ بَیْنَ قُلُوبِنَا ، وَأَصْلِحْ ذَاتَ بَیْنِـنَا ، وَاهْدِنَا سُبُلَ السَّلامِ ، وَنَجِّنَا مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ، وَجَنِّبْنَا الفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ ، وَبَارِکْ لَنَا فِی أَسْمَاعِـنَا ، وَأَبْصَارِنَا ، وَقُلُوبِنَا ، وَأَزْوَاجِـنَا ، وَذُرِّیَّاتِنَا ، وَتُبْ عَلَیْنَا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ، وَاجْعَلْنَا شَاکِرِینَ لِنِعَمِکَ مُثْنِینَ بِهَا عَلَیْکَ قَابِلِینَ لَهَا وَأَتْمِمْهَا عَلَیْنَا....أمین یا رب العالمین...






تاریخ : جمعه 98/6/15 | 7:44 صبح | نویسنده : دخت چاهو | نظرات ()

 خوشبختی را تعقیب نکنید ودر جدال برای رسیدن به خوشبختی نباشید 

زندگی را زندگی کنید ...

خوشبختی پاداش مهربانی و گذشت است.






تاریخ : یکشنبه 98/5/13 | 9:35 صبح | نویسنده : دخت چاهو | نظرات ()

به دیوار تکیه نکن میریزد.....

به انسان تکیه نکن میمیرد....

تنها خداست که دست تورا میگیرد....

 






تاریخ : پنج شنبه 98/4/13 | 2:8 عصر | نویسنده : دخت چاهو | نظرات ()

از ذهن تا دهن فقط یک نقطه فاصله است

تا ذهنت را باز نکردی دهنت را با نکن ??






تاریخ : پنج شنبه 98/4/13 | 2:1 عصر | نویسنده : دخت چاهو | نظرات ()

 

عید سعید فطر برشما و خانواده محترمتان مبارک باد






تاریخ : چهارشنبه 98/3/15 | 3:58 صبح | نویسنده : دخت چاهو | نظرات ()

رمضان مبارک

چه مبارک میهمانی

چه مبارک سحرو افطاری

دل به رحمتش بسپار

تاگشایش کند از هرگره ای

حلول ماه رمضان مبارک

 

/////////////////////////


حلول ماه نزول برکت ورحمت

ازسوی خداوند تبارک

 

پاک ترین ماه ،ماه رمضان برشما مبارک

 

////////////////////////

 

مژده ای منتظران ماه خدا امده است / ماه شبهای مناجات و دعا امده است
ماه دلدادگی بنده به معبود رسید / بر سر سفره شاهانه گدا امده است . .






تاریخ : دوشنبه 98/2/16 | 5:0 صبح | نویسنده : دخت چاهو | نظرات ()

اینم از طبیعت گردی این خُمره هست ب زبان قشمی که قدیمی ها بااستفاده از کوزه یا قمقه های

بزرگ یکی دومتری اینارو درست میکردن توی کوه که اگه گاهی کسی تشنه بود میتونست از این آب ها استفاده کنه

این خمره ها رو جایی میزاشتن که اب باران بتونه بره داخلش و هرساله موقع باران پر آب میشه وآبشم خیلی خنک هست هم

تابستون و هم زمستون....

 

 

خُمره

 

چاهوغربی

 

آب باران

 

خدایا شکرت

 

آب خنک

 

شکرت خدا

 

چاهوغربی

 

قشم






تاریخ : جمعه 98/1/16 | 8:0 عصر | نویسنده : دخت چاهو | نظرات ()
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.