• وبلاگ : چاهو شهر من
  • يادداشت : خواهرم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    تبه کردم جواني تا کنم خوش زندگاني را
    چه سود از زندگاني چون تبه کردم جوانـي را

    به قطع رشته جان عهد بستم بارها با خود
    به من آموخت گيتي، سست عهدي،سخت جاني را

    بجويد عمر جاويدان هر آنکو همچو من بيند
    به يک شام فـراق،اندوه عمـر جاوداني را

    کي آگه مي شود از روزگار تلخ ناکامـان
    کسي کو گسترد هر شب،بساط کامراني را

    به دامان خون دل از ديده افشاندن کجا داند
    به ساغر آنکه مي ريزد شراب ارغوانـي را

    وفا و مهــر کي دارد حبيبا آنکه مي خواند
    به اسم ابلهـي رسم وفـا و مهـرباني را

    حبيب يغمايي