وبلاگ :
چاهو شهر من
يادداشت :
خواهرم
نظرات :
0
خصوصي ،
11
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
روياپوراحمدگربندي
تبه کردم جواني تا کنم خوش زندگاني را
چه سود از زندگاني چون تبه کردم جوانـي را
به قطع رشته جان عهد بستم بارها با خود
به من آموخت گيتي، سست عهدي،سخت جاني را
بجويد عمر جاويدان هر آنکو همچو من بيند
به يک شام فـراق،اندوه عمـر جاوداني را
کي آگه مي شود از روزگار تلخ ناکامـان
کسي کو گسترد هر شب،بساط کامراني را
به دامان خون دل از ديده افشاندن کجا داند
به ساغر آنکه مي ريزد شراب ارغوانـي را
وفا و مهــر کي دارد حبيبا آنکه مي خواند
به اسم ابلهـي رسم وفـا و مهـرباني را
حبيب يغمايي